»» • آیا بزرگداشت حضرت امام(ره) و اعلام یکسال به نام او مخالف سیرة
پاسخ:
سیره مردان بزرگ و خودساختهای هم چون امام، پرهیز از تعریف و تمجید، خودبینی و خودمحوری، و تبلیغ به نفع خویش است. امّا این به آن معنا نیست که ما بزرگداشت شخصیت ایشان و تکریم و تجلیل از خدمات و زحمات ارزندة آنان را وظیفه خود ندانیم. تردیدی نیست که نسل ما نیک بختی آفرینش این انقلاب را در پرتو تعالیم زندگی بخش کلام خدا تحت رهبری امام خمینی میشناسد و قطعاً تجلیل از مقام شامخ چنین شخصیتی را وظیفه خویش میداند و معتقد است حفظ نام و یاد او به معنای حفظ دستاورد بسیار عظیم و با ارزش ایشان یعنی انقلاب است که به فرمودة مقام معظم رهبری در هیچ جای جهان دنیا بینام او شناخته شده نیست.
امام، دفاع از حق و اسلام را از بزرگترین عبادات شمرده و حفظ نظام اسلامی را به عنوان تکلیف شرعی، الهی و ملی بر تمام قشرها و گروهها واجب میدانستند،[1] حال سؤال این است که آیا بزرگداشت شخصیتی چون امام(ره) و تکریم از یاد و خاطرات ایشان به منزلة دفاع از حق نیست؟ آیا به راستی حفظ نظام اسلامی بدون حفظ یاد امام و یادآوری اهداف، خواست ها و ارزشهای مورد نظر ایشان امکان پذیر است؟ به طور قطع اصرار به فراموشی سپردن نام و یاد بنیانگذار انقلاب اسلامی دسیسهای است که از سوی دشمنان این نظام و انقلاب با هدف انحراف آن از مسیر اصلی خویش دنبال میگردد و دقیقاً این همان چیزی است که در تضاد کامل با سیره و روش قطعی حضرت امام قرار دارد.
البته هر چند که دفاع از حقوق مردم خاصه اقشار مستضعف و محروم جامعه و پرهیز از اسراف و تجمل گرایی بارزترین شاخصه سیره عملی امام در طول نهضت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است[2] و تردیدی نیست که حفظ این سیره بر تمام مسئولین نظام ضروری است. امّا این سؤال مطرح است که به راستی در دنیایی که با تبلیغات گسترده و مسموم سعی دارند، مردمیترین انقلاب جهان را که عالمی عارف و زاهد در رأس آن قرار داشت، حرکتی به سوی کسب قدرت دنیایی و برخلاف مصالح مردم، ضد حقوق انسانی و خشن معرفی نمایند، اعتراض نمودن به بزرگداشت امام و خرده گیری به اعلام یکسال به نام او که شاید در جای خود از سادهترین راههای مبارزه با تبلیغات مسموم دشمنان باشد، چگونه قابل توجیه است؟ آیا مخالفت با این تصمیم به حق که از سوی مقام معظم رهبری که خود از زاهدترین و پارساترین مسئولین نظام است، میتواند برای حفظ منافع ملی و حقوق محرومین باشد؟ آیا این عمل خود بارزترین نوع مخالفت با سیره و خواست امام مبنی بر تأکید ایشان بر اطاعت از ولایت فقیه نیست؟[3]
روشن است کسانی که در موضع گیریهای گذشته خود همواره اساس نظام و ارکان آن را هدف بیشترین انتقادات خود قرار داده و با عملکردهای ناصحیح و مکرر خویش هم چون تحریم انتخابات[4]، تضعیف شورای نگهبان،[5] مجلس خبرگان،[6] و حمله به دیگر ارکان نظام به ضدیت آشکار با اصل انقلاب پرداختهاند، و کمتر اقدام و حرکتی برای محرومیت زدایی از آنها معروف و مشهود است. واقعاً بعید به نظر میرسد دغدغة حفظ سیره امام و حمایت از حقوق مستضعفان و محرومانی داشته باشند که امام این انقلاب را متعلق به آنان میدانست. فراموش نکنیم که بیشتری حامیان انقلاب از میان همین طبقات محروم و مستضعف برخاستهاند و به طور قطع انقلاب اسلامی با حمایت همین قشر محروم و زجر کشیده توانسته است، گردنههای سخت مبارزه و تلاش را به سلامت پشت سرگذارد. حال چگونه میتوان ضمن مخالفت با اصول و ارکان این نظام، داعیه دار حفظ حقوق حامیان اصلی آن نیز بود!
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . امام خمینی، کلمات قصار، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1376، ص 31.
[2] . ر.ک: صحیفه نور، ج 14، ص 164؛ کلمات قصار، پیشین، ص 219 ـ 220.
[3] . کلمات قصار، پیشین، ص 119 ـ 120.
[4] . باقی، عماد الدین، حقوق مخالفان، انتشارات سرایی، 1380، ص 135.
[5] . همان، ص 167.
|
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بال پرواز ... ( یکشنبه 91/3/14 :: ساعت 12:48 صبح )